آیا انقلاب اسلامی حاصل خواست آمریکا و انگلیس است؟
سیدمحسن هاشمی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «شیرازه»، بیان کرد: یکی از مهمترین مباحثی که پیرامون وقوع انقلاب اسلامی ایران مطرح است و هرساله تعدادی زیادی از دانشجویان و حتی مردم عادی میپرسند این است که آیا درست است که آمریکا و انگلیس شاه را بُرده و خود آنها زمینه آمدن امام خمینی رحمتالله علیه را فراهم کردند؟
وی گفت: آنها در تأیید سؤال خود به پارهای گفتار و اسناد هم رجوع میکنند که افراد اطراف حضرت امام (ره) با آمریکا مذاکره میکرد و یا اینکه اجازه استقرار امام در فرانسه داده شده و امام به راحتی به ایران بر میگردند.
کارشناس مسائل سیاسی تشریح کرد: واقعیت امر این است که برای آمریکا و انگلیس فقط منافع خود مهم بوده و اینکه چه کسی بر ایران حکمفرما باشد، زیاد مهم نبوده و فقط باید منافع آنان فارغ از منافع ایران تأمین شود.
هاشمی افزود: از سوی دیگر آمریکا و انگلیس همواره چندین سناریو را برای ایران در نظر گرفتهاند تا بتوانند به سرعت خود را با شرایط جدید پیشآمده وفق دهند.
وی ادامه داد: این امر در مورد ایران پهلوی نیز حکمفرما بوده و آنان در راستای تأمین منافع خود با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر ایران به اتخاذ سیاست و تصمیمگیری میپرداختند.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: بررسی رفتارهای این دو کشور در مورد پهلوی نشان از یک سیاست مطابق با شرایط دارد.
هاشمی یادآور شد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا ۱۹ شهریورماه ۱۳۵۷ آمریکا و انگلیس حمایت همهجانبه و تمامقد از شاه کرده و حتی بارها با ارسال پیام و دیدار از ایران شاه را مطمئن میکنند که همواره در کنار او هستند و تحت هر شرایطی از عملکردش دفاع خواهند کرد که نمونه واضح آن حمایت کارتر در دیماه ۵۶ با سفر به ایران و سپس حمایت از کشتار مردم در میدان ژاله توسط شاه است.
وی تأکید کرد: اما وقتی که آمریکا و انگلیس میبینند شاه دچار ضعف جدی شده و حمایت همهجانبه از نمیتواند سبب حفظ او شده و حتی ممکن است مورد غضب انقلابیون واقع شوند به سراغ دیگر گزینههای خود رفتند، یکی از مهمترین این گزینهها انجام کودتا با کمک نظامیان بود که با سفر ژنرال هایزر به ایران و بررسی میزان وفاداری ارتش، از انجام آن نیز ناامید شدند فلذا به سراغ گزینههای دیگر رفتند.
کارشناس مسائل سیاسی گفت: آنان سپس سعی کردند که با ارتباط با انقلابیون و اطرافیان امام خمینی از محبوبیت آنها جهت استقرار حکومت موردپسند خود بهره ببرند.
هاشمی افزود: لذا در تهران و پاریس به سراغ انقلابیون رفته و با افرادی چون ابراهیم یزدی بارها دیدار میکنند تا ضمن ترساندن آنها از کودتای ارتش شاهنشاهی به حمایت آنان از دولت بختیار و یا یک حکومت جدید جمهوری بپردازند که هر بار نطق و پیام شدید حضرت امام مواجه شده و نقشههای آنان نقش بر آب میشد.
وی ادامه داد: بعد از نامیدی تمام از حکومت پهلوی، آنان سعی در کانالیزه کرده انقلاب اسلامی و مهره چینی در آن کردند که اسناد سفارت آمریکا نشان میدهد که در بسیاری از موارد موفق به این امر نیز شدند. از اینرو ارتباطات را بیشتر کرده و شائبههایی را ایجاد کردند و سعی کردند که خود را در به قدرت رسیدن انقلابیون سهیم بدانند.
کارشناس مسائل سیاسی اظهار کرد: از این رو حمایت از شاه را به حداقل رساندند و حتی در مواقعی حاضر شدند که طی یک معامله شاه را به ایران بازگردانند و منافع خود را بیش از این به خاطر نیندازند.
هاشمی بیان کرد: اما بعد از پیروزی انقلاب و عدم موفقیت در ماندگاری دولت موقت که عمدتاً از مرتبطین آنان بودند به راهکارهای دیگری برای تأمین منافع خود از طریق سرنگونی جمهوری اسلامی ایران روی آورند که انجام کودتاهای مختلف، جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی از جمله آنهاست.
وی گفت: از این رو نباید فقط یک سیاست مانند مذاکره با تعدادی از اطرافیان امام را ملاک بررسی سیاست خارجی غرب در مواجه انقلاب اسلامی دانست.
انتهای خبر/۲۲۴۲۲۴